آوین جونآوین جون، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات آوین جون

رد پای آوین

این رد پای آوین جون تو دو ماهگیشه من و زندایی لیلا باچه زحمتی رد پای کوچولوتو ثبت کردیم نمیذاشتی که مامانم... میخواستیم اثر دستای نازتم بگیریم و قاب کنم به دیوار اونقد محکم مشتاتو گره کرده بودی که نتونستیم. انگار میخواستی امضا بدی. باید صبر کنم یه کم بزرگتر که شدی با رضایت خودت اثر دست و پاهاتو بگیرم . بابایی هم که میگه نباید کاری رو به تو تحمیل کنیم! چشم بابایی ولی باید اعتراف کنم مامانی همیشه قطره مولتی ویتامین و قطره آهن رو به زور به آوین جون میده این یک کار رو واقعا مجبورم. در باقی موارد همین جا قول میدم و امضا میکنم که تو رو مجبور به انجام کاری که دوست نداری نکنم.... اینم امضا...اااا...اااااا...بیخیال مث اینکه خودکارم رنگ...
17 آذر 1391

آوین گلم

آوین جون در حال به روز کردن وبلاگش مادر فدای گیسوان پریشانت!!!!!!!         ...
17 آذر 1391
1