رد پای آوین
این رد پای آوین جون تو دو ماهگیشه من و زندایی لیلا باچه زحمتی رد پای کوچولوتو ثبت کردیم نمیذاشتی که مامانم... میخواستیم اثر دستای نازتم بگیریم و قاب کنم به دیوار اونقد محکم مشتاتو گره کرده بودی که نتونستیم. انگار میخواستی امضا بدی. باید صبر کنم یه کم بزرگتر که شدی با رضایت خودت اثر دست و پاهاتو بگیرم . بابایی هم که میگه نباید کاری رو به تو تحمیل کنیم! چشم بابایی ولی باید اعتراف کنم مامانی همیشه قطره مولتی ویتامین و قطره آهن رو به زور به آوین جون میده این یک کار رو واقعا مجبورم. در باقی موارد همین جا قول میدم و امضا میکنم که تو رو مجبور به انجام کاری که دوست نداری نکنم.... اینم امضا...اااا...اااااا...بیخیال مث اینکه خودکارم رنگ...
نویسنده :
مامان
21:43
آوین گلم
آوین جون در حال به روز کردن وبلاگش مادر فدای گیسوان پریشانت!!!!!!! ...
نویسنده :
مامان
21:19